به روایت عطف؛

خبرگزاری تسنیم ـ داوود فریادرس؛ پس از پایان جنگ 12 روزه و پیروزی غرورآفرین جبهه مقاومت، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در بیاناتی راهبردی، مجموعه‌ای از تکالیف هفت‌گانه را بر عهده آحاد ملت ایران، نخبگان، مسئولان، و به‌ویژه قشرهای مرجع و تأثیرگذار قرار دادند. در این میان، یکی از برجسته‌ترین این تکالیف، متوجه «روحانیت انقلابی» است؛ تکلیفی که نه تنها از جنس مسئولیت‌های رایج تبلیغی و آموزشی نیست، بلکه به‌مثابه یک مأموریت تمدنی در گام دوم انقلاب تلقی می‌شود. درک این تکلیف و تبیین لایه‌های گوناگون آن، نیازمند نگاه دقیق به جایگاه اجتماعی و تاریخی روحانیت در جمهوری اسلامی است.

روحانیت شیعه در طول تاریخ، به‌ویژه از عصر صفویه به بعد، نقش اصلی در حفظ کیان دین، پاسداشت شریعت و رهبری جنبش‌های مردمی علیه ظلم و استعمار ایفا کرده است. در دوران معاصر نیز با رهبری حضرت امام خمینی(ره)، این نهاد تاریخی به محور تحول سیاسی و اجتماعی تبدیل شد و انقلاب اسلامی را بنیان نهاد. از این رو، رهبر انقلاب بار دیگر در مقطع حساس پس از جنگ 12 روزه، که پیروزی مقاومت نه‌تنها در عرصه نظامی بلکه در سطح راهبردی و جهانی تثبیت شد، بار سنگینی بر دوش روحانیت گذاشتند تا از این فرصت تاریخی برای بسط گفتمان مقاومت و گسترش مرزهای تمدن اسلامی استفاده کنند.

در این تکلیف کلیدی، روحانیت موظف است دو کار بزرگ را هم‌زمان پیش ببرد: نخست، تبیین عالمانه پیروزی مقاومت به‌مثابه برآمده از هویت اسلامی، ایمان دینی، و وحدت امت؛ و دوم، پیوند دادن این دستاورد به ضرورت پیشرفت همه‌جانبه ایران به‌عنوان قلب تپنده جبهه مقاومت. بدین معنا که روحانیت نباید تنها به بیان شعائر و مناسک اکتفا کند، بلکه باید وارد میدان تحلیل راهبردی، تبیین فلسفه جهاد، و گفتمان‌سازی تمدنی شود.

رهبر معظم انقلاب، بارها بر این نکته تأکید کرده‌اند که انقلاب اسلامی تنها یک تحول سیاسی نبود، بلکه آغاز یک روند تمدن‌ساز در مقیاس جهان اسلام است. در چنین منظومه‌ای، روحانیت نه فقط نقش نگهبان سنت، بلکه نقش معمار آینده را دارد. پس از پیروزی مقاومت در جنگ اخیر، شرایط ذهنی افکار عمومی منطقه و جهان اسلام مستعد پذیرش پیام انقلاب شده است. در این میان، اگر روحانیت نتواند این موقعیت را به یک جریان بیدارگر تبدیل کند، دشمنان با ابزار رسانه و جنگ شناختی، واقعیت پیروزی را قلب کرده و تحریف خواهند کرد. از این رو، روحانیت وظیفه دارد با تکیه بر منطق قرآنی و الهیات مقاومت، نه تنها در فضای داخلی بلکه در عرصه بین‌الملل، تریبون اسلام ناب را احیا کند.

علاوه بر این، بخشی از این تکلیف نیز متوجه بازتولید گفتمان درونی انقلاب است. یعنی روحانیت باید با نگاهی نو، بر مبنای اصول متقن دین و در پرتو تجارب چهل ساله، نقش کلیدی در هدایت فکری جوانان، تبیین اهداف کلان جمهوری اسلامی و مقابله با شبهات و تردیدافکنی‌ها ایفا کند. این مهم زمانی محقق می‌شود که روحانیت با تسلط بر ابزارهای نوین ارتباطی، دانش‌های روز، و حضور میدانی در میان مردم، خود را از انزوای مناسکی خارج کرده و به کنشگر تمدن‌ساز بدل شود.

در نهایت، رهبر حکیم انقلاب با این تکلیف، روحانیت را از موضع مفسر صرف تاریخ به جایگاه مهندس آینده ارتقاء داده‌اند. این وظیفه، فراخوانی است به خودآگاهی نهادی و بازاندیشی در شیوه‌های تبلیغ و هدایت، تا روحانیت نه صرفاً متولی دیانت، که راهبر حرکت امت به سوی قله‌های تمدن نوین اسلامی باشد. برای تحقق این مهم، لازم است حوزه‌های علمیه با نوسازی روشی، پیوند عمیق با جامعه نخبگانی و حضور مؤثر در میدان‌های فکری و رسانه‌ای، خود را در تراز این مسئولیت تاریخی بازتعریف کنند. چنین تحولی نه تنها جایگاه روحانیت را در عصر جهانی‌شدن حفظ می‌کند، بلکه آن را به نقش‌آفرینی در آینده‌سازی تمدن اسلامی سوق می‌دهد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *