به روایت عطف؛
گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم – مریم مرتضوی: عبیدالله بن حر جعفی از چهرههای برجسته، اما متناقض تاریخ کوفه و دوران آغازین اسلام است؛ مردی از اشراف و شجاعان کوفه که در جریان وقایع حساس تاریخ اسلام نقشهای متنوع و گاه متضاد ایفا کرده است. شناخت او و بررسی رفتارهایش به خصوص در مواجهه با امام حسین (ع) قبل و بعد از واقعه عاشورا، ضمن روشن کردن گوشههایی از واقعیتهای تاریخی، درسهای مهمی درباره تضاد ایمان و هوای نفس، وفاداری و تزلزل در اعتقادات به ما میدهد.
ابن حر، فردی بود که در بزنگاههای تاریخی فرصتهای خوب را از دست داد و گرفتار شک و دودلی شد. زندگی او مثل آینهای است که هراسها، ضعفهای اعتقادی و تأثیر منافع مادی بر انتخابهای انسان را به نمایش میگذارد. نگاهی به او، به ما میآموزد که باید در مواجهه با حق و عدالت، ارادهای محکم و ایمان پایدار داشت و برای حق جانفشانی کرد، چرا که هر رفتار اشتباه، زیانی جبرانناپذیر به بار میآورد که دنیا و آخرت ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
زندگی و جایگاه عبیدالله بن حر جعفی
عبیدالله از خاندان جعفی، یکی از قبایل مهم کوفه، بود که به دلیل شجاعت و اشرافیت در میان مردم کوفه از جایگاه ویژهای برخوردار بود. او از طرفداران امام علی (ع) به شمار میرفت، اما گرایشهای عثمانی و سیاستهای معاویهای باعث شد که مسیر او به شکلی متفاوت رقم بخورد.
پس از کشته شدن عثمان، ابن حر به شام رفت و در لشکر معاویه شرکت کرد و در جنگ صفین علیه امام علی (ع) جنگید. پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع) به کوفه برگشت، ولی هنگامی که امام حسین (ع) در سال 61 هجری به سوی کوفه حرکت کرد، ابن حر از کوفه خارج شد تا نه امام را یاری دهد و نه دشمنان او را؛ ولی در مسیر با امام حسین (ع) روبرو شد.
دیدار با امام حسین (ع) در قصر بنی مقاتل و پاسخ به دعوت
یکی از مهمترین رویدادهای زندگی عبیدالله بن حر دیدار او با امام حسین (ع) در منزلگاه قصر بنی مقاتل است. امام حسین (ع) که از سابقه و شجاعت او آگاه بود، شخصاً به خیمه او رفت و از او خواست که به یاری قیامش بیاید. امام به او فرمود: «ای پسر حر، مردم کوفه مرا به یاری دعوت کردهاند ولی خیانت کردند. تو گناهان زیادی داری، آیا نمیخواهی توبه کنی و به یاری من بشتابی؟»
ابن حر در پاسخ گفت که روح و فکرش به مرگ راضی نیست و نمیتواند در جنگی که پیروزی آن نامعلوم است، شرکت کند. شیخ مفید روایت میکند که او اسب خود را که در نبردها همراهش بوده، به امام هدیه داد. ولی امام حسین (ع) پاسخ داد که نیاز به اسب و شمشیر او ندارد و آنان که نمیخواهند در راه حق جان فدا کنند، یاری ما را نمیطلبند. امام در ادامه هشدار داد: «اگر کسی صدای استغاثه ما را بشنود و یاری نکند، خداوند او را در آتش افکند.»
در نهایت، ابن حر از امام جدا شد و نه با امام حسین (ع) بود و نه با دشمنان او.
پشیمانی پس از واقعه عاشورا و همراهی با قیام مختار
بعد از واقعه کربلا که منجر به شهادت امام حسین (ع) و یارانش شد، ابن حر شدیداً پشیمان بود. او به کربلا آمد، بر مزار امام حسین (ع) اشک ریخت و اشعاری سرود که نشان از حسرت و ندامت عمیقش داشت: «فیا لک حسرت ما دمت حیّا، سینٌ حین یطلب نصر مثلی»
این پشیمانی باعث شد که در ابتدا به قیام مختار بن ابیعبیده ثقفی بپیوندد، قیامی که برای خونخواهی امام حسین (ع) به پا شده بود. ابن حر در سپاه مختار فرماندهی میکرد و در جنگها شرکت داشت. اما سرانجام دوباره در مسیر خود دچار تزلزل شد و پیمان خود را شکست.
درگیریهایی با مختار داشت و به زبیریان (پیروان مصعب ابن زبیر) پیوست. سپس به امویان و مروانیان روی آورد و علیه مختار شورید. این نوسان رفتاری باعث شد مختار خانه ابن حر را خراب کند و سرانجام ابن حر در تعقیب دشمن، پس از زخمی شدن و فرار، در سال 68 هجری کشته شود.
تحلیل شخصیت و رفتار عبیدالله بن حر جعفی
عبیدالله بن حر جعفی، چهرهای کاملاً دوگانه است. از یک سو مردی شجاع و با شهرت، و از سوی دیگر فردی است که گرایشهای سیاسی و دلبستگیهای دنیایی، او را به تزلزل و تغییر مکرر موضع واداشت. این تردید و دودلی در لحظات حساس سرنوشتساز، سبب شد او فرصت رسیدن به سعادت ابدی را از دست بدهد.
یکی از خصلتهای بارز او ضعف در تصمیمگیری اعتقادی بود. ابن حر هر چند میدانست که امام حسین (ع) حق است، اما جرأت نداشت جان خود را فدای آن کند. این نشاندهنده تسلط هوای نفس و ترس از مرگ بر ایمان و مسئولیتپذیری او بود.
از طرف دیگر ندامت عبیدالله پس از عاشورا و سرودن اشعار پشیمانانه نشان میدهد که در درونش تضاد عظیمی وجود داشت؛ او به حقیقت ایمان داشت اما جرأت عمل به آن را نداشت.
رفتار سیاسی متغیر ابن حر هم قابل تأمل است. پیوستن او به معاویه، سپس مختار، سپس زبیریان و در نهایت امویان، بیانگر فردی است که بیشتر به منافع شخصی و سیاسی میاندیشید تا ارزشهای اخلاقی و دینی.
او نمادی از انسانهای دودل است و نماد کسانی است که در شرایط سخت، نه به طور کامل حق را میپذیرند و نه علیه آن میایستند؛ انسانهایی که بین ترس، طمع و تعهد دینی در شک هستند و در نهایت گرفتار سرگردانی میشوند.
درسها و پیامها
از داستان عبیدالله بن حر جعفی میتوان نکات مهمی برای زمان حال برداشت کرد. از جمله به اهمیت ثبات در اعتقادات پی برد. در شرایط بحران، ثبات قدم و اعتماد به ایمان است که انسان را نجات میدهد، نه دودلی و ترس.
از سوی دیگر خطر هوای نفس و دنیاطلبی در ماجرای ابن حر قابل تأمل است. چون وابستگی به دنیا و طمع، میتواند انسان را از اهداف والا و ارزشهای انسانی دور کند.
همجنین پذیرش مسئولیت و هزینه آن را باید در نظر داشت، چنانکه یاری حق گاهی هزینه دارد، هزینهای که اگر نپردازی، به خسارت معنوی و حسرت ابدی منجر میشود. در عین حال باید به قدرت تأثیرگذاری انتخاب فردی دقت کرد. زیرا حتی فردی مثل عبیدالله که در مرتبه بالایی از شجاعت بود، با انتخابهای نادرست، نه تنها سعادت خود را از دست داد بلکه تبدیل به نمادی از خیانت و نفاق شد.
انتهای پیام/