این مستندساز پیشکسوت در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به محدودیت های مخاطب سینمای مستند در کشور، بیان کرد: در سینمای مستند ایران، برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر، مخاطب حرفهای خاص و گستردهای وجود ندارد. این امر به وضوح در مقایسه با دیگر کشورها مانند کشورهای عربی مشاهده میشود. به عنوان مثال، در یکی از این کشورهای عربی، مردم برای تماشای یک مستند که در ساعت هشت شب پخش میشد، به خانههای خود میآمدند. اما در ایران، اوضاع متفاوت است.
وی در ادامه متذکر شد: در کشور ما، بیشتر سینماها و سریالها به مسائل زندگی خانوادگی و مشکلات روزمره میپردازند و در بسیاری از موارد، مضمونی پیشپاافتاده دارند. حتی در سینمای کمدی هم، به دلیل تلاش برای جلب توجه بیشتر، شاهد سخیف شدن این نوع سینما و سقوط استانداردهای اخلاقی هستیم. این وضعیت به دلیل درآمدزایی از چنین فیلمهایی به وجود آمده است.
کاکایی با بیان این مطلب که سینمای مستند در ایران با مشکلات جدی روبرو است؛ اظهار داشت: حتی مخاطبان عمومی نیز به این ژانر علاقهمند نیستند. به رغم اینکه برخی افراد به تماشای مستندهایی چون نشنال جغرافیک یا مستندهای شبکه مستند میپردازند، این گروهها هنوز درصدی ناچیز از جامعه را تشکیل میدهند. این موضوع باعث شده تا سینمای مستند ایران از پویایی و جذابیت لازم برخوردار نباشد. علاوه بر این، نبود بودجه مناسب برای تولید مستندهای با کیفیت، یکی از بزرگترین چالشهای این حوزه است.
وی ادامه داد: یک فیلم مستند معمولی در ایران، معمولاً با بودجهای بسیار محدود ساخته میشود. به عنوان مثال، ممکن است برای یک فیلم مستند ۵۰ دقیقهای، تنها ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان بودجه تخصیص یابد. این در حالی است که برای یک فیلم سینمایی، بودجهها به چند میلیارد تومان میرسد.
کارگردان مستندهای «سرزمین پدری» و «چمدان آبی» همچنین در خصوص محدودیت های مالی سینمای مستند بیان کرد: این تفاوتهای شدید در تأمین مالی، باعث میشود که مستندسازان ایرانی نتوانند از امکانات حرفهای و تیمهای کارآمد استفاده کنند. به عنوان مثال، در برخی از کشورهای دیگر، تولید مستند با استفاده از تجهیزات حرفهای و تیمهای ۲۰ تا ۳۰ نفره انجام میشود که کیفیت بصری و فنی بالایی به همراه دارد، اما در ایران مستندسازان غالباً به دلیل محدودیتهای مالی، مجبورند که خودشان مسئولیتهای مختلفی مانند کارگردانی، فیلمبرداری و هماهنگی را بر عهده بگیرند.
وی تاکید کرد: این وضعیت باعث میشود که سینمای مستند ایران از سطح کیفی مطلوب فاصله بگیرد. با وجود اینکه مستندهای مهم و باارزشی در ایران ساخته شدهاند، اما به دلیل مشکلات مالی و نبود حمایتهای دولتی و خصوصی، به آن اندازه که باید و شاید دیده نمیشوند. به این ترتیب، سینمای مستند ایران با چالشی جدی در زمینه کیفیت و جذب مخاطب روبرو است و نیازمند توجه و حمایت بیشتر از سوی نهادهای مختلف است.
این مستندساز پیشکسوت در خصوص وضعیت مستندسازی سایر کشور ها تصریح نمود: مثالهایی مثل مستندهای بلند که در شبکههای بینالمللی پخش میشود، نشاندهنده این است که اغلب تیمهای تولید این فیلمها با حداقل ۲۰ تا ۳۰ نفر عوامل، تجهیزات پیشرفته، چندین پهپاد و دوربینهای حرفهای در حال کار هستند. هر گروه تخصص خود را دارد؛ گروه فیلمبرداری، تیم صدا و دیگر گروههای تخصصی. اینطور که فیلمها به لحاظ بصری زیبایی خودشان را دارند، مخاطب خاص خود را هم پیدا میکنند.
وی افزود: به همین دلیل وقتی میبینیم که شبکههای خارجی چنین فیلمهایی را پخش میکنند، شاید محتوا لذتبخش نباشد، اما زیبایی بصری آنها جذابیت خاص خود را دارد. اما در سینمای مستند داخلی، متاسفانه با محدودیتهای بودجهای و حتی گاهی کمبود خلاقیت مواجهایم. این مشکلات باعث میشود که مستندهای ما نتوانند کیفیت مطلوب را ارائه دهند. علاوه بر این، مشکلات زیادی مانند دست به عصا بودن، ترس و لرز در حرکتهای فرهنگی، همه به ضعف مستندهای داخلی دامن میزند.
کاکایی در انتقاد نسبت به عملکرد برخی نهادها فرهنگی در کشور اظهار داشت: متاسفانه نهادهای مختلف که در نظام فرهنگی و حتی نظامی کشور تاثیرگذار هستند، نگاه محدودی به این مقوله دارند. این نهادها حتی زمانی که هزینههای سنگینی برای تولید فیلمهای کمارزش یا طنز مزخرف صرف میکنند، از هزینه کردن برای کارهای فرهنگی جدی اجتناب میکنند. متاسفانه، در شرایط کنونی اقتصادی، حاکمیت بیشتر به دنبال کارهایی است که بازگشت سرمایه سریعتری داشته باشند و نه کارهای فرهنگی.
وی افزود: در این وضعیت، آینده فرهنگی کشور چندان روشن به نظر نمیرسد. کسانی که در این حوزه باقی ماندهاند، مثل ما که سالهاست در حال تولید فیلم و مستند هستیم، تعداد کمی هستند که هنوز با چنگ و دندان به این کار ادامه میدهند. اما نسل جدید مدیران، که عمدتاً جوان هستند، به طور کلی شناختی از تاریخ و پشتوانههای فرهنگی کشور ندارند و بیشتر به سمت سطحیگری و شعارهای تکراری میروند.
کارگردان مستند «موسیو آرسن» مطرح کرد: شخصاً به عنوان کسی که از روایت فتح آمدهام و با مفهوم مقاومت آشنا هستم، این را میبینم که حاکمیت همچنان نمیخواهد این حوزههای فرهنگی و هنری را جدی بگیرد. مثلاً یک فردی که در زمینه فرهنگی کار میکند و به ترویج فرهنگ مقاومت، یعنی مقابله با فرهنگهای بیگانه، میپردازد، باید حمایت شود.
وی ادامه داد: حتی اگر این فرد به اصطلاح حزباللهی یا نظامی نباشد، در نهایت او در حال ترویج یک ارزش فرهنگی مهم است. متاسفانه حاکمیت باید بلوغ فکری بیشتری داشته باشد تا چنین افراد و پروژهها را حمایت کند، بدون اینکه تفاوتهای سیاسی و ایدئولوژیک دخیل باشد.
«عبدالستار کاکایی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: من فکر میکنم که وضعیت فعلی به سمتی میرود که مسیر توسعه فرهنگی کشور و پشتیبانی از هنرمندان مستقل، به بلوغ فکری لازم نرسیده و متاسفانه شواهد این موضوع به وضوح نمایان است.