به روایت عطف؛

 خبرگزاری تسنیم‌: کودکان، ثروت بی‌بدیل و سرمایه زنده هر ملت‌اند؛ شریان‌های زنده‌ای که آینده فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی کشورها در وجودشان جریان دارد. هر کودک، یک پیام‌آور خاموش اما ژرف از تاریخ، زبان، آیین‌ها و ارزش‌های دیرینه سرزمین خویش است.

در عصر جهانی شدن، که جریان تهاجم فرهنگی با سرعت و شدت بی‌سابقه‌ای مرزها را درمی‌نوردد، فرهنگ ملی به‌مثابه سنگری مستحکم و امن، نقشی کلیدی در حفظ هویت کودکان ایفا می‌کند. از منظر حقوق بین‌الملل، بر اساس ماده 29 کنوانسیون حقوق کودک، آموزش باید در جهت رشد شخصیت، استعدادها، توانایی‌های ذهنی و جسمی کودک و نیز آماده‌سازی او برای زندگی مسئولانه در جامعه‌ای آزاد، با روح تفاهم، صلح، مدارا، برابری جنسیتی و احترام به هویت فرهنگی خود و دیگران باشد.

همچنین ماده 30 همین کنوانسیون، حق هر کودک برای بهره‌مندی از فرهنگ، دین و زبان خاص خود را تضمین کرده است. این مواد، هویت فرهنگی را به‌عنوان یکی از ارکان اساسی حقوق کودک، مورد شناسایی و حمایت قرار می‌دهند.

مطالعات روان‌شناسی و علوم تربیتی نیز به‌روشنی نشان می‌دهد کودکانی که در بستر غنی فرهنگی پرورش می‌یابند، اعتمادبه‌نفس بالاتر، احساس تعلق عمیق‌تر، روحیه مسئولیت‌پذیری قوی‌تر و مقاومتی بیشتر در برابر بحران‌های هویتی و فشارهای اجتماعی دارند. چنین کودکانی، کمتر دچار سردرگمی ارزشی شده و به مراتب، شهروندانی فعال‌تر و دلسوزتر برای جامعه خواهند بود. فرهنگ ملی، ترکیبی از زبان، اسطوره‌ها، ادبیات شفاهی، آداب و رسوم، هنرها و آیین‌های سنتی است که نسل‌ها را همچون زنجیره‌ای نامرئی به هم پیوند می‌دهد و معنای زندگی را در دل کودکان ریشه‌دار می‌کند. ملتی که کودکانش را از این گنجینه بی‌بهره گذارد، در حقیقت، نسل آینده خود را به امواج پرخروش بی‌هویتی و مصرف‌زدگی جهانی می‌سپارد؛ امواجی که بنیان‌های فرهنگی و اجتماعی را به‌تدریج تخریب می‌کنند.

امروز، رسانه‌های مجازی و شبکه‌های اجتماعی، اغلب بدون هیچ فیلتری، ارزش‌های مصرف‌گرایانه، فردگرایی افراطی و هنجارهای بیگانه را به درون اتاق‌های کودکانه ما می‌کشانند. این نفوذ پنهان، به تدریج کودک را از هویت بومی و فرهنگ مادری‌اش جدا می‌کند و زمینه را برای شکل‌گیری نسل‌هایی آماده تسلیم در برابر سلطه فرهنگی فراهم می‌سازد.

نقش نهاد آموزش و خانواده

نهاد آموزش، به‌عنوان نخستین محیط رسمی اجتماعی شدن کودک، باید آگاهانه و هدفمند به آموزش فرهنگ ملی بپردازد. بازنگری در برنامه‌های درسی، افزایش سهم قصه‌های کهن، افسانه‌ها، حماسه‌های ملی، موسیقی بومی، هنرهای محلی و جشن‌های سنتی، می‌تواند ابزاری نیرومند برای تقویت هویت ملی کودکان باشد. همچنین، معلمان باید به‌عنوان الگوهای زنده فرهنگی، خود به این باور و آگاهی برسند تا بتوانند به‌صورت اصیل و عمیق این میراث را به نسل نو منتقل کنند.

خانواده نیز، نخستین سنگر در این مسیر است. روایت قصه‌های مادربزرگ‌ها، شرکت در جشن‌های محلی، یادگیری اشعار و ضرب‌المثل‌های قومی، و مشارکت فعال در مراسم‌های سنتی، در تثبیت حس تعلق و عشق به سرزمین و فرهنگ نقش بسزایی دارد. تربیت فرهنگی کودک، باید از خانه آغاز و در مدرسه تکمیل شود تا به یک زیست‌بوم مشترک فرهنگی بیانجامد.

راهکارهای پیشنهادی

  • بازطراحی محتوای آموزشی: تقویت جایگاه متون ادبیات کلاسیک ایرانی (مانند شاهنامه، گلستان، مثنوی معنوی) و افسانه‌های بومی در برنامه درسی مدارس.
  • تربیت معلمان فرهنگ‌یار: آموزش تخصصی معلمان در حوزه مبانی هویت ملی و روش‌های خلاقانه انتقال فرهنگ.
  •   برگزاری جشنواره‌ها و کارگاه‌های فرهنگی بومی: حمایت نهادهای آموزشی و فرهنگی از برنامه‌های محلی برای آشنایی کودکان با آیین‌های بومی.
  • توسعه رسانه‌های کودک‌محور بومی: تولید انیمیشن‌ها، کتاب‌های مصور و برنامه‌های تلویزیونی که مبتنی بر فرهنگ و اسطوره‌های ایرانی باشند.
  • تقویت گفت‌وگوی بین‌نسلی: تشویق به گفت‌وگو میان کودکان و سالمندان برای انتقال خاطرات، ارزش‌ها و قصه‌های کهن.
  • توانمندسازی خانواده‌ها: ارائه کارگاه‌ها و کتاب‌های راهنما به والدین برای آموزش مهارت‌های پرورش هویت فرهنگی در خانه.

جمع‌بندی

فرهنگ ملی، نه‌تنها یک ابزار آموزشی یا نمادی تزئینی، بلکه زیربنای امنیت روانی، اخلاقی و اجتماعی کودکان ماست. کودکی که ریشه در فرهنگ و تاریخ سرزمین خود دارد، همان قهرمانی است که فردا در میدان‌های علمی، اجتماعی و فرهنگی، پرچم ایران را برافراشته نگاه خواهد داشت. اگر بخواهیم در جهانی پرشتاب، ایران را سربلند و مستقل حفظ کنیم، باید پیش از هر چیز، در دل کودکانمان، باغی از فرهنگ، عشق و غرور ملی بکاریم.

ایران، قصه‌ای زنده و جاودانه است؛ روایتی از همت، ایثار، زیبایی و خرد. این قصه را باید به کودکان امروز سپرد تا آن را با عشق و آگاهی، به نسل‌های فردا برسانند. بیایید از همین امروز، فرهنگ ملی را چون سپری مقدس بر قلب و ذهن فرزندانمان بنشانیم؛ تا آینده‌ای بسازیم که در آن، هر کودک ایرانی، نه‌تنها حافظ هویت خود، بلکه سفیر صلح، دوستی و شکوه فرهنگ ایران در جهان باشد.

یادداشت از: محمدمهدی سیدناصری

 

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *