به روایت عطف؛

خبرگزاری تسنیم،‌ سعید شیری: تطبیق‌گرایی آخرالزمانی یکی از چالش‌های جدی در جوامع دینی است که می‌تواند به اعتماد عمومی و معرفت دینی آسیب بزند. این پدیده زمانی رخ می‌دهد که افراد یا گروه‌ها، بدون استناد به شواهد قطعی و تنها بر اساس شباهت‌های سطحی یا تحلیل‌های شخصی، افراد یا رویدادهای معاصر را به نشانه‌های آخرالزمانی مرتبط می‌کنند. این کار نه تنها باعث ایجاد ترس و ناامنی روانی در جامعه می‌شود، بلکه در صورت تحقق نیافتن پیش‌بینی‌ها، به تدریج بی‌اعتمادی نسبت به منابع دینی و حتی تردید در حقانیت آموزه‌های مهدویت را دامن می‌زند.

از سوی دیگر، تطبیق‌های نادرست، معرفت اصیل دینی را تحت الشعاع قرار می‌دهد و باعث می‌شود مردم به جای پرداختن به مفاهیم عمیق و سازنده‌ی آخرالزمان (مانند آمادگی معنوی و اخلاقی برای ظهور)، صرفاً درگیر حدس‌وگمان‌های بی‌پایه درباره‌ی اشخاص و وقایع شوند. این رویکرد، جامعه را از مسیر اصلی انتظار فرج منحرف کرده و گاه به سوءاستفاده‌ی گروه‌های فرصت‌طلب برای اهداف سیاسی یا فرقه‌ای دامن می‌زند. بنابراین ضروری است که با ترویج روش‌های تحلیلی دقیق و دوری از شتاب‌زدگی در تطبیق نشانه‌ها، از آسیب‌های این گونه برداشت‌ها جلوگیری شود.

یکی از شخصیت‌هایی که به صورت مکرر در طول تاریخ اسلام مورد سوءتطبیق قرار گرفته، «سفیانی» است. این تطبیق‌های نادرست معمولاً ناشی از دو عامل اصلی است: نخست، وجود برخی شباهت‌های ظاهری و نسبی (مانند انتساب به بنی‌امیه یا برخی ویژگی‌های رفتاری)؛ و دوم، شرایط بحرانی سیاسی و اجتماعی که جامعه را به سمت برداشت‌ها و تفسیرهای شتابزده و عجولانه سوق می‌دهد.

در هر دوره‌ای که حکومتی ستمگر در شام (سوریه کنونی) ظهور کرده یا فردی با ویژگی‌های خشن و خونریز بر سر کار آمده، برخی بدون در نظر گرفتن شرایط دقیق روایی  او را مصداق سفیانی دانسته‌اند. این تطبیق‌های سطحی نه تنها به اعتبار روایات معتبر آخرالزمانی آسیب می‌زند، بلکه باعث می‌شود مردم با هر بحران منطقه‌ای، به جای تحلیل واقع‌بینانه، منتظر ظهور ناگهانی سفیانی یا حتی امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه بنشینند.

اما سفیانی کیست؟ سفیانی یکی از شخصیت‌های منفی در روایات اسلامی است که به عنوان یکی از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه معرفی شده است. او از نسل ابوسفیان و بنی‌امیه دانسته می‌شود و در برخی روایات نام کامل او «عثمان بن عنبسه» ذکر شده است . سفیانی فردی خونریز و بیرحم توصیف شده که از منطقه‌ای به نام «وادی یابس» در شام (سوریه کنونی) خروج می‌کند و پس از تصرف مناطق مختلف، به کشتار شیعیان و مخالفان خود می‌پردازد .

در احادیث، سفیانی با ویژگی‌های ظاهری خاصی مانند صورت سرخ، چشمان زاغ، و بدن چهارشانه توصیف شده است. امام صادق(ع) در حدیثی می‌فرماید: «سفیانی از محتوم است و خروج او در ماه رجب خواهد بود» . همچنین در روایتی از امام زین‌العابدین علیه‌السلام آمده: «إِنَّ أَمْرَ الْقَائِمِ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ أَمْرُ السُّفْیَانِیِّ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لَا یَكُونُ‏ قَائِمٌ‏ إِلَّا بِسُفْیَانِیٍّ». قیام قائم از سوی خدا حتمی است و خروج سفیانی نیز از سوی خدا حتمی است و قائمی نیست جز با (خروج) سفیانی». (قرب الإسناد، ص342) سرانجام سفیانی پس از حکومت کوتاه‌مدت (6 ماه) با شکست در مقابل لشکر امام عصر عجل الله تعالی فرجه رقم می‌خورد. بر اساس روایات، لشکریان او در منطقه «بیداء» (بین مکه و مدینه) به زمین فرو می‌روند و خودش نیز کشته می‌شود. واقعه‌ای که به خسف بیداء مشهور است؛ امام باقر علیه‌السلام در حدیثی به همزمانی خروج سفیانی با ظهور امام مهدی اشاره کرده،می‌فرماید «السُّفْیَانِیُّ وَ الْقَائِمُ‏ فِی‏ سَنَةٍ وَاحِدَةٍ؛ سفیانی و قائم در یک سال هستند». (الغیبة نعمانی،‌ ص267)

با توجه به این روایاتی که در منابع معتبر شیعی درباره‌ی سفیانی وجود دارد، دلیل اشتباه سوءتطبیق سفیانی بر حاکمان فعلی سوریه مشخص می‌شود. سفیانی حقیقی باید همزمان با مجموعه‌ای از علائم حتمی ظهور باشد. خروج او طبق برخی روایات،‌ پس از صیحه آسمانی (ندای آسمانی که نام امام زمان را اعلام می‌کند) و همزمان با خسف بیداء (فرو رفتن لشکر او در زمین) اتفاق بیفتد. همچنین، سفیانی از وادی یابس در شام خارج می‌شود و دقیقاً 9 ماه حکومت می‌کند. تطبیق‌های نادرست معمولاً این نشانه‌ها را نادیده می‌گیرند و صرفاً بر اساس شباهت‌های نسبی یا سیاسی، افراد را مصداق سفیانی معرفی می‌کنند.

از سوی دیگر، سفیانی در روایات به عنوان یکی از پنج علامت حتمی ظهور شناخته می‌شود که در کنار نشانه‌های دیگری مانند ظهور یمانی، قیام سید خراسانی، و کشته شدن نفس زکیه باید تحقق یابد. این یعنی سفیانیِ واقعی تنها در آستانه ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه و در شرایطی کاملاً ویژه پدیدار می‌شود، نه در هر دوره‌ای از تاریخ. بسیاری از کسانی که تاکنون به اشتباه به عنوان سفیانی معرفی شده‌اند، هیچ ارتباطی با این نشانه‌های همزمان نداشته‌اند و صرفاً به دلیل خشونت یا حکومت در منطقه شام، مورد سوءتطبیق قرار گرفته‌اند.

ضمن آنکه بسیاری از تحلیل‌گران با استناد به مجموعه روایات، بر این باورند که پس از خروج سفیانی، حداکثر ظرف مدت کمتر از یک سال (معمولاً 6 تا 9 ماه)، واقعه ظهور  رخ خواهد داد. البته باید توجه داشت که تعیین دقیق این فاصله همچنان محل اختلاف نظر پژوهشگران است و بسته به تفسیر روایات، برخی جزئیات ممکن است متفاوت بیان شود. با این حال، اجماع نسبی بر این است که فاصله زمانی میان خروج سفیانی تا ظهور، کوتاه و کمتر از یک سال خواهد بود.

بر این اساس، نمی‌توان به سادگی واقعه خروج سفیانی را به حاکمان معاصر یا رخدادهای جاری منطبق دانست؛ چرا که نشانه‌ها و ویژگی‌های ذکر شده در روایات درباره سفیانی، جزئیات خاص و منحصر به فردی دارد که تاکنون مصداق روشن و کاملاً مطابق با آن در عصر حاضر مشاهده نشده است. علاوه بر این، بسیاری از علائم و حوادثی که به عنوان مقدمه ظهور ذکر شده‌اند، همچنان تحقق نیافته‌اند یا ابعادشان مبهم باقی مانده است. بنابراین، تطبیق عجولانه یا سطحی این نشانه‌ها با اشخاص یا وقایع زمان حاضر، می‌تواند موجب برداشت‌های ناصحیح یا ایجاد انتظارهای غیرواقعی در جامعه شود. در نتیجه، لازم است هنگام بررسی این نشانه‌ها، دقت علمی و احتیاط بیشتری به کار برده شود و از هرگونه تفسیر شتابزده خودداری شود.

از دیگر سو تطبیق نادرست سفیانی نه تنها به اعتبار روایات معتبر شیعه آسیب می‌زند، بلکه باعث ایجاد تشویش و انحراف افکار عمومی از مسیر اصلی انتظار فرج می‌شود. اگرچه ممکن است در هر دوره افرادی با ویژگی‌های ظاهری مشابه سفیانی ظهور کنند، اما تا زمانی که تمام شرایط و علائم همراه او محقق نشود، هرگونه تطبیقی بی‌اساس است. بنابراین، وظیفه شیعیان این است که به جای حدس‌وگمان‌های بی‌پایه، با دقت در نشانه‌های روایی، از افتادن در دام تطبیق‌های نادرست جلوگیری کنند و منتظر تحقق قطعی این علائم در زمان مشخص شده از سوی خداوند باشند.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *