به روایت عطف؛
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم– کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا صراحتاً هدف خود و همراهانش از مذاکرات هستهای با تهران را پایان برنامه هستهای ایران تلقی میکند. در این خصوص حتی مفاد و اصول معاهده منع گسترش سلاح هستهای (انپیتی) را که حق توسعه فناوری هستهای صلحآمیز را به رسمیت میشناسد اصالتی برای کالاس و همراهانش در اروپا ندارد. مواضع اخیر کالاس ماحصل رویکرد فردی وی نبوده و در مقیاسی گستردهتر از اهداف و نیات شوم تروییکای اروپایی در تقابل مطلق با کشورمان پرده بر میدارد.
“غنیسازی صفردرصدی” همان مقولهایست که اروپاییان در مذاکرات سعدآباد و از سالها قبل بهدنبال تحقق آن بوده و هستند. حتی ترکیب سه نفره “دوویلپن”، “جک استراو” و “یوشکا فیشر”که از آنها میتوان با اغماض بهعنوان نسل سیاستمداران عاقل در اروپا سخن گفت مخالف غنیسازی صنعتی اورانیوم در خاک کشورمان بودند. اکنون بیش از دو دهه از مذاکرات سعدآباد میگذرد و نسل جنگطلب و آماتور سیاستمداران اروپایی بر سر کار آمدهاند.
یکی از مصادیق این شخصیتها “کالاس” است. فردی که حتی ظواهر یک موضعگیری دیپلماتیک را رعایت ننموده و به بازی پرخطر خود در زمین واشنگتن و تلآویو افتخار میکند. پاسخ اتحادیه اروپا را باید با اصرار بر حق ذاتی غنیسازی (وفق ماده 4 انپیتی) داد. بند یک ماده 4 انپیتی نهتنها به تمامی کشورهای عضو اجازه میدهد که از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز استفاده کنند بلکه در بند 2 همین ماده نیز کشورهای دارای فناوری هستهای را موظف به همکاری با دیگر کشورها برای انتقال دانش و فناوری هستهای میکند.
با این حال قرار نیست بدیهیات حقوقی را ما برای اروپاییانی که عامدانه چشمان خود را بر روی حقوق مسلم یک کشور و ملت بسته اند بازگو نموده یا در صدد اثبات آنها برآییم! اروپاییان در مواضع وقیحانه خود، بهمانند همیشه کمترین اشارهای نسبت به بیتعهدی مطلق خود در برجام (خصوصاً در پروسه رفع تحریمهای ضدایرانی) نکرده و از موضع یک طلبکار، به بررسی و تحلیل فعالیتهای هستهای کشورمان پرداختهاند.
کاهش تعهدات ایران در برجام، پاسخی قاطعانه و محکم نسبت به خروج آمریکا از برجام و بیتعهدی مطلق اروپاییان در رفع تحریمهای ضدایرانی بوده است. در برهه کنونی نیز اروپاییان با حمایت از حملات وقیحانه و تجاوزکارانه آمریکا و رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان و حتی حمایت از توحش نتانیاهو و ترامپ مرتکب بدترین خطای راهبردی ممکن شدهاند.
هزینه این خطای راهبردی برای اتحادیه اروپا بسیار سنگین خواهد بود. بنابراین بهتر است تروییکای اروپایی قبل از آنکه دیر شود از مسیری که در تضاد و منازعه مطلق با ایرانیان در پیش گرفته بازگردد. در جریان توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ماه مارس 2022 (اسفندماه1400) و زمانبندی صورتگرفته میان رافائل گروسی، مدیرکل آژانس و مسئولان سازمان انرژی اتمی کشورمان درخصوص حل و فصل و مختومهسازی پروندههای مطروحه علیه اماکن ادعایی، تروئیکای اروپایی نقش یک «حمایتکننده» را ایفا کرده بودند.
اما پس از مدتی کوتاه اروپاییان به گروسی دستور دادند ضمن نادیدهگرفتن زمانبندی ذکرشده، زمینه را جهت صدور قطعنامهای سیاسی و غیرقابل توجیه علیه ایران در شورای حکام آژانس فراهم سازد.
گروسی نیز عامدانه و بهصورتی کاملاً خودخواسته در این مسیر با اروپاییان همراه شد. در چنین شرایطی سخنانی مشابه آنچه نسل سوخته و بیدرایت سیاستمداران اروپایی از جمله کالاس بر زبان میآورند صرفاً معادله را به ضرر غرب پیچیدهتر میسازد.
ایران هرگز به اروپاییانی که حتی در توصیف حداقلیترین وقایع پیرامونی خود عاجز هستند باج نخواهد داد. بهتر است مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آن را همین الان در ذهن خود بسپارد…
انتهای پیام/