علیرضا منادی رئیس بخش آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت: متوسط معدل دانش‌آموزان در کشور ۱۱.۵ بوده که فاجعه است و باید ریشه یابی شود.
مشخصاً امروزه دیگر کمتر کسی وجود دارد که نداند علت این فاجعه “معیوب بودن فطرت سیستم آموزشی” است . کشور در تصمیمات مختلف و صحبت های متعدد در سال های اخیر به دنبال عیب یابی این سیستم گشته است . اما هیچکدام از موارد مطرح شده به عنوان منشا مشکل ، واقعاً منشا مشکل نبودند . برای مثال اخیرا شاهد عبارت های آشنایی مانند “طرح رتبه بندی معلمان” بوده ایم . این موارد که همه اعتقادات مسئولین میان رده‌ی وزارت آموزش و پرورش درباره کاستی های نظام آموزشی است ، هیچکدام منشا مشکل نیستند .
در دوران ریاست جمهوری آقای محمود احمدی نژاد ، شخص رهبری ایران دستور داد که علت 12 ساله بودن تحصیل دانش آموزان ، علت عبارت هایی مانند ابتدایی ، راهنمایی و دبیرستان ، چرایی آموزش کتاب های موجود و ساختار کلی نظام آموزشی توسط دولت بررسی شود . شخص رهبری معتقد بود چرا ضرورت دارد که این سیستم آموزشی باید به گونه فعلی باشد ؟ آیا نمی توان عمر گرانبهای کمتری از یک دانش آموز گرفت ؟ اصلا چرا باید این کتاب های موجود در آموزش و پرورش تدریس شوند ؟ چرا این کتاب ها ؟ چه کسی گفته است ؟
در نتیجه دستور بررسی رهبری ، هیئتی متشکل از افراد و مسئولین وزارت آموزش و پرورش برای یافتن پاسخ راهی کشور های اروپایی شدند . در زمانی که این هیئت به ایران برگشت پاسخش این بود :
“آنها هم نمی دانند این از کجا آمده است!”
طبیعتاً از این ماجرا می شود نتیجه گرفت که سیستم آموزشی ایران ، در حال پیمودن راهی است که نه مسیر آن را می‌داند ، نه منشا آن را و نه مقصد آن را . اما چرا این سیستم که یک استاندارد جهانی است ، معیوب است ؟ زیرا نتیجه آن امروزه به بدل شدن میانگین معدل دانش آموزان به 11/5 ختم شده است .
تا زمانی که نظام آموزشی کشور ایران ، مانند خیلی از کشور های توسعه یافته ، به حالت مورد نیاز بومی خود تبدیل نشود ، این اخبار اخباری بدیهیست ؛ که نتیجه آن هم در نسل حال حاضر ، حضور در خیابان های تهران و بریدن گلوی نیروی انتظامی است و در آینده سرنوشتی شوم برای کشور ایران .